به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، حامد رحیمپور در یادداشتی نوشت:
با گذشت چند روز از پایان سفر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان به ترکیه آثار این دیدار مهم در حال آشکار شدن است. صرف نظر از ســطح و ترکیب هیئت نظامی ایرانی در این سفر که پــس از پیروزی انقلاب اســلامی کم نظیــر اســت، از نظر زمان هم این ســفر یک موقعیت خاص شمرده میشود.
بر هیچ کس پوشیده نیست که بحران سوریه و بلایی که پدیده شوم تروریسم بر سر این کشور آورد، با حمایتهای ترکیه از تروریستها رابطه مستقیم دارد. حمایت آنکارا از معارضان سوری تا پوشش همه جانبه تروریستهای خارجی که راهی سوریه میشدند و در قالب داعش و النصره ســازمان مییافتند تا تجارت نفت غارت شده از سوریه و قاچاق سلاح برای تروریستها از خاک ترکیه، نکته پوشیدهای نیســت.
این روزها اما شرایط نظامی سوریه نشان میدهد که ورق برگشته و همه طرفهای حامی جبهه تروریسم یکی پس از دیگری بر ناکامی نقشــه طراحی شده شــان برای محور مقاومت و نظام بشار اسد، صحه میگذارنــد و بر اســاس واقعیتهای میدانی-خواسته یا ناخواسته- اکنون باید سیاســت دیگری در پیش بگیرند. ابوظبی به آمریکا و غرب اطلاع داده به دنبال ماندن اسد در صحنه سیاسی است. پیش از آن هم برخی پایتختهای غربی گفته بودند سرنوشت اسد دیگر برای آنان مطرح نیست.
علاوه بر آن دستور ترامپ برای توقف آموزش نیروهای ارتش آزاد سوریه توسط سیا را نیز باید به فهرست غافلگیریهای مکرر مخالفان اسد افزود. ترکیه نیز هفته گذشته کمکهای مالی خود به ائتلاف مخالفان سوری که حدود 350 هزار دلار در ماه بوده را قطع کرده است وحتی دیروز انگلیس هم از توقف آموزش نظامی معارضان سوری خبر داد. در این شرایط، سفر سرلشکر باقری به ترکیــه را بــا از نظر گذراندن چنین پیشینههایی باید نگریست.
این ســفر همچنین با روزهای سخت داعش و محاصره شدن تروریستهای دیگر در ادلب و برخی مناطق جنوبی سوریه همراه شده اســت. از همین روست که مبارزه با تروریسم در منطقه و تحولات سوریه از مهم ترین محورهای مذاکره شده سفر سرلشکر باقری به ترکیه بوده است. بدیهی است که تحولات پیش رو در سوریه برای آنکارا و قمار بزرگی که به آن دست زده بود، بسیار مهم هستند.
این مهم بیش از هر موضوع دیگری میتواند در دســتور کار فرماندهان بلندپایه نظامی ایران و ترکیه قرار گیرد تا با پیشگیری از گسترش بحران به روابط 2 کشور، راههای برون رفت از بحران جاری و رسیدن به همکاری را نیز بررسی کنند اما واقعیت این است که ترکیه از زمانی که آمریکا اعلام کرد ادلب به «مأمنی برای النصره» بدل شده و ممکن است «ائتلاف دموکراتیک سوریه» که عمدتا از نیروهای کرد تشکیل شده، علیه این شهر عملیات زمینی آغاز کند، تلاشهایش برای ممانعت از افتادن این شهر به دست این گروههای کردی را تشدید کرده است.
هفته گذشته روزنامه حریت چاپ ترکیه در گزارشی با اشاره به برخی طرحها برای بازپسگیری شهر ادلب سوریه از دست تروریستهای النصره، فرار تروریستها به سمت ترکیه را خطری بزرگ برای کشورش خوانده بود. شاید از همین روست که روزنامه «دیلی صاباح» نزدیک به حزب حاکم ترکیه دیروزاز توافق ایران، ترکیه و روسیه برای اقدام مشترک در مورد منطقه «ادلب» سوریه خبر داد.
اما واقعیت این است که نحوه حضور نیروهای ضامن اجرای منطقه «کاهش تنش» در ادلب بین ترکیه و ایران محل اختلاف است. ترکیه اصرار دارد ایران و روسیه اداره این منطقه را در قبال عدم حضور نیروهای ترکیه در مناطق مرکزی و جنوب سوریه به ترکیه واگذار کنند ولی ایران آن را خط قرمز میداند. دلیل مخالفت ایران نیز 2 چیز است؛ از یک سو ادلب به مرکز اصلی فرماندهی و محور تجمع تروریستهای جبهه النصره تبدیل شده و بدون شکست آنان در ادلب، بقیه مناطق هم در معرض حمله مجدد این گروه قرار میگیرد؛ از سوی دیگر ترکیه در باره منطقه ادلب ادعای ارضی تاریخی داشته و ادلب را امتداد ترکیه بر اساس توافق لوزان میداند و اجازه ایران و سوریه مبنی بر حضور انحصاری نظامیان ترکیه در ادلب به عنوان ضامن اجرای منطقه کاهش تنش میتواند نقشه ترکیه مبنی بر الحاق ادلب به این کشور را تسهیل کند.
با این حال قرار است که این مطالبات در مذاکرات آتی میان سه کشور سوریه، ایران و ترکیه بحث شود. در عین حال به کنترل در آوردن ادلب به نوعی مکمل دستاورد بسیار ارزشمند محور مقاومت در شهر حلب محسوب میشود و از سوی دیگر، تضمین کننده پیروزی نهایی برای محور مقاومت در سوریه خواهد بود و جایگاه دولت قانونی دمشق در این کشور را بیش از پیش تقویت خواهد کرد.
به هر حال اوضاع در شمال سوریه به هیچ روی هماهنگ با نگرانیها و خواستههای آنکارا پیش نمیرود. از یک سو همکاری گسترده ایالات متحده آمریکا با نیروهای دموکراتیک سوریه به رهبری کردها و از سوی دیگر پیشرفت تدریجی این نیروها به سمت رقه دغدغههای مهم امنیتی برای سران ترکیه پدید آورده اند. شکست داعش، جبهه النصره و احرارالشام و تثبیت هر چه بیشتر موقعیت دولت قانونی سوریه، ترکیه را از 2 سو تحت فشار قرار داده است.
حالا پس از گذشت شش سال، آنکارا نه تنها توفیقی در سرنگونی دولت دمشق پیدا نکرده است بلکه با امکان شکل گیری اقلیمی کردی شبیه به آنچه در شمال عراق وجود دارد روبهرو شده است. در چنین شرایطی گرفتن کمک از تهران و در خواست از ایران برای به کار گرفتن نفوذ خود در سوریه جهت کاهش نگرانی ترکیه اهمیت بهسزایی پیدا میکند مخالفت صریح ایران و ترکیه با رفراندوم اقلیم کردستان را هم میتوان بخشی از توافقات مهم این سفر دانست.
سخنان تند اردوغان علیه نیروهای گریز از مرکز در شمال سوریه و درگیری نیروهای ارتش ترکیه با آنان در روزهای اخیر بیانگر ژرفای نگرانی مقامات ترکیه است. نکته دیگر این که شــیعیان فوعه و کفریا که در شــدیدترین محاصره چندساله در استان ادلب ســوریه با مشکلات فراوان دست وپنجه نرم میکننــد، در محاصره تروریســتهای موردحمایــت ترکیه نیز قرار دارنــد.
رایزنی برای تعیین سرنوشت دهها هزار زن و کودک و پیر و جوان شــیعه محاصره شده در این 2 شهرک سوری نیز میتواند بخشی از مذاکرات مقامهای دفاعی ایران و ترکیه باشــد. اینکه راه حــل فوری ایــن ماجرا در یــک مصالحه سیاسی رقم بخورد یا منتظر عملیات نظامی- مانند آزاد سازی شهرکهای محاصره شده نُبُل و الزهرا- باشیم، میتواند در همین مذاکرات تعیین تکلیف شود. به نظر میرسد ترکیه تا حد زیادی پلهای پشــت ســرش را در ســوریه خراب کرده است و اکنون با حقایقی روبهروست که توان دگرگون کردن آنها را نداشته و اوضاع به گونه برگشت ناپذیری به زیان این کشور پیش رفته است.
البته هرچند همراهی آنــکارا با تهران در مبــارزه علیه داعش در سوریه، شاید بتواند گام مؤثری برای جبران گذشته و بخشــی از روابطی در آینده باشد که از رویارویی و رقابت به همکاری و رفاقت نزدیک میشود اما این که ترکیه از اهداف و برنامههای خود برای آینده نظم سیاسی و امنیتی منطقه چشم پوشی کند نیزکمی خوش خیالی است.
پس از مذاکرات سرلشکر باقری در ترکیه قرار است وزیر دفاع روسیه نیز این هفته به آنکارا سفر کند به نظر میرسد بحران سوریه روزهای حساسی را پشت سر میگذراند و باید منتظر تحولات جدی در حوزه میدانی و دیپلماسی در سوریه بود شاید به همین خاطر است که استفان دی میستورا فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه اکتبر را ماهی «سرنوشت ساز» در حل بحران سوریه خوانده است.